یک ابزار ارزیابی کسب و کار قدرتمند برای شرکتها به منظور درک دینامیکهای رقابتی صنعت
تحلیل صنعت ابزاری است که به شرکتها کمک میکند تا موقعیت خود را نسبت به سایر شرکتهایی که محصولات یا خدمات مشابه تولید میکنند، درک کنند. این یک ابزار ارزیابی بازار است که توسط شرکتها و تحلیلگران برای درک دینامیکهای رقابتی صنعت استفاده میشود. این به آنها کمک میکند تا بفهمند در یک صنعت چه اتفاقی در حال وقوع است.
برای کارآفرینان یا شرکتها، تحلیل صنعت راهی است برای درک موقعیت شرکت نسبت به سایر شرکتکنندگان در صنعت. این به آنها کمک میکند تا فرصتها و تهدیدهای آینده را شناسایی کنند و درک روشنی از سناریوهای کنونی و آینده صنعت داشته باشند. کلید بقا در این محیط کسب و کار در حال تغییر، درک تفاوتها بین خود و رقبای صنعتی و استفاده کامل از آنها است.
سه عنصر اصلی تحلیل صنعت
تحلیل صنعت شامل سه عنصر است:
- رقابتپذیری در یک صنعت؛
- عوامل کلانمحیطی؛ و
- عوامل کلیدی که موفقیت شرکت را در صنعت تعیین میکنند.
سه ابزار تحلیل رایج برای انجام تحلیل صنعت وجود دارد که با سه عنصر اصلی فوق مطابقت دارد.
این سه ابزار عبارتند از:
- پنج نیروی پورتر — تحلیل رقابتپذیری در یک صنعت
- تحلیل PEST — تحلیل عوامل کلانمحیطی
- تحلیل SWOT — تحلیل عوامل کلیدی که موفقیت شرکت را در صنعت تعیین میکنند.
تحلیل پنج نیرو
در سال 1979، مایکل ای. پورتر از دانشکده کسب و کار هاروارد تحلیل پنج نیرو را به عنوان یک چارچوب ساده برای ارزیابی و سنجش قدرت و موقعیت رقابتی سازمانهای تجاری پیشنهاد کرد.
تحلیلگران استراتژیک اغلب از پنج نیروی پورتر برای درک اینکه آیا محصولات یا خدمات جدید پتانسیل سودآوری دارند یا خیر، استفاده میکنند. با درک اینکه قدرت در کجا قرار دارد، این نظریه میتواند برای شناسایی نقاط قوت، بهبود نقاط ضعف و اجتناب از اشتباهات نیز استفاده شود.
تحلیل پنج نیروی پورتر چیست — تحلیل رقابتپذیری در یک صنعت
تحلیل پنج نیروی پورتر فرض قوی میکند که تنها پنج نیروی مهم وجود دارد که میتواند قدرت رقابتی را در یک وضعیت تجاری تعیین کند.

با استفاده از سه مرحله زیر:
- شناسایی عوامل مختلفی که فشارهای رقابتی را برای هر یک از پنج نیرو به وجود میآورند، همانطور که در شکل بالا نشان داده شده است:
- تأمینکنندگان چه کسانی هستند؟
- مشتریان چه کسانی هستند؟
- محصولات جایگزین چه هستند؟
- آیا ورود به این صنعت دشوار است؟
- رقبای اصلی در این صنعت چه کسانی هستند؟
2. بر اساس عوامل شناسایی شده، تعیین کنید که آیا فشارها:
- قوی
- متوسط
- ضعیف
3. تعیین کنید که آیا قدرت پنج نیرو برای کسب سود جذاب در صنعت مطلوب است یا خیر. استفاده از مدل پنج نیرو میتواند به پاسخ به سوالات زیر کمک کند:
- آیا وضعیت رقابت در صنعت قویتر از «عادی» است؟
- آیا شرکتهای این صنعت میتوانند در پرتو نیروهای رقابتی انتظار کسب سود مناسب داشته باشند؟
- آیا نیروهای رقابتی به اندازه کافی قوی هستند که سودآوری صنعت را تضعیف کنند؟
تحلیل PEST چیست — تحلیل عوامل کلانمحیطی
تحلیل PEST ابزاری مفید برای درک رشد یا کاهش بازار و به همین ترتیب موقعیت، پتانسیل و جهتگیری برای یک کسب و کار است. PEST مخفف عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری است که برای ارزیابی بازار برای یک کسب و کار یا واحد سازمانی استفاده میشود. گاهی اوقات این تحلیل گسترش مییابد تا شامل عوامل قانونی و محیطی شود و به آن تحلیل PESTLE گفته میشود.

تحلیل PEST به ما کمک میکند تا استراتژیهای مؤثری برای تعیین اولویت، تخصیص منابع، برنامهریزی برای زمان و نقشه راه توسعه و تدوین مکانیزمهای کنترلی شناسایی کنیم. با این تحلیل، میتوانید فرصتها و تهدیدهای بالقوه مرتبط با استراتژی خود را شناسایی کرده و راههایی برای بهرهبرداری از آنها و اجتناب از آنها پیدا کنید.
عوامل سیاسی
این عوامل مربوط به چگونگی و تا چه حد یک دولت در اقتصاد مداخله میکند. این میتواند شامل — سیاستهای دولتی، ثبات یا بیثباتی سیاسی در بازارهای خارجی، سیاستهای تجارت خارجی، سیاست مالیاتی، قانون کار، قانون محیط زیست، محدودیتهای تجاری و غیره باشد.
از لیست بالا مشخص است که عوامل سیاسی اغلب بر سازمانها و نحوه انجام کسب و کار آنها تأثیر میگذارد. سازمانها باید قادر باشند به قوانین جاری و پیشبینی شده در آینده پاسخ دهند و سیاستهای بازاریابی خود را متناسب با آن تنظیم کنند.
عوامل اقتصادی
عوامل اقتصادی تأثیر قابل توجهی بر نحوه انجام کسب و کار یک سازمان و همچنین میزان سودآوری آنها دارند. این عوامل شامل — رشد اقتصادی، نرخ بهره، نرخ ارز، تورم، درآمد قابل تصرف مصرفکنندگان و کسب و کارها و غیره است.
این عوامل میتوانند به عوامل کلاناقتصادی و خرد اقتصادی تقسیم شوند. عوامل کلاناقتصادی به مدیریت تقاضا در هر اقتصاد خاص مربوط میشوند. دولتها از کنترل نرخ بهره، سیاست مالیاتی و هزینههای دولتی به عنوان مکانیزمهای اصلی خود برای مدیریت عوامل کلاناقتصادی استفاده میکنند.
عوامل خرد اقتصادی مربوط به نحوه خرج کردن درآمد مردم است. این موضوع تأثیر زیادی بر سازمانهای B2C به ویژه دارد.
عوامل اجتماعی
عوامل اجتماعی که به عنوان عوامل اجتماعی-فرهنگی نیز شناخته میشوند، حوزههایی هستند که شامل باورها و نگرشهای مشترک جمعیت میشوند. این عوامل شامل — رشد جمعیت، توزیع سنی، آگاهی بهداشت، نگرشهای شغلی و غیره است. این عوامل به ویژه جالب هستند زیرا تأثیر مستقیمی بر نحوه درک مشتریان توسط بازاریابان و عواملی که آنها را تحریک میکند، دارند.
عوامل فناوری
همه ما میدانیم که چقدر سریع چشمانداز فناوری تغییر میکند و این چگونه بر نحوه بازاریابی محصولات ما تأثیر میگذارد. عوامل فناوری به سه روش متمایز بر بازاریابی و مدیریت آن تأثیر میگذارند:
- روشهای جدید تولید کالاها و خدمات
- روشهای جدید توزیع کالاها و خدمات
- روشهای جدید ارتباط با بازارهای هدف
تحلیل این عوامل به شما و تیمتان کمک میکند تا درک جامعتری از عوامل خارجی (محیطی کلان) که ممکن است بهطور مثبت یا منفی بر فرآیند برنامهریزی استراتژیک شرکت شما تأثیر بگذارد، بهدست آورید. با دسترسی به چنین دانشی، میتوانید به سرعت استراتژیهایی را تدوین کنید که شرکت را در مسیر سریعتری به سوی دستیابی به اهدافش قرار دهد.
تحلیل SWOT — عوامل کلیدی که موفقیت شرکت را در صنعت تعیین میکنند، تحلیل کنید.
تحلیل SWOT یک تکنیک است که در دهه 1970 در دانشگاه استنفورد توسعه یافته و بهطور مکرر در برنامهریزی استراتژیک. SWOT مخفف Sقدرتها، Wضعفها، Oفرصتها و Tتهدیدها و یک روش برنامهریزی ساختاریافته است که این چهار عنصر یک سازمان، پروژه یا سرمایهگذاری تجاری را ارزیابی میکند. تحلیل SWOT یک چارچوب ساده اما قدرتمند برای بهرهبرداری از قدرتهای سازمان، بهبود ضعفها، کاهش تهدیدها و بهرهبرداری حداکثری از فرصتها است.

مفاهیم پایه تحلیل SWOT
تحلیل SWOT به شما کمک میکند تا موقعیت شرکت را درک کنید که ایدهها و تصمیمگیریها را در مورد چگونگی بهرهبرداری از قدرتها، استفاده از فرصتها، کاهش ضعفها و محافظت در برابر تهدیدها تشویق میکند. در زیر چهار مزیت استفاده از تحلیل SWOT برای کسبوکار شما آمده است:
- شناسایی شایستگیهای اصلی — این یک دید واضح از شایستگیهای اصلی شما فراهم میکند و به شما اجازه میدهد بر اساس آنها برای دستیابی به اهداف کسبوکار خود اقدام کنید.
- شناسایی ضعفها — شناسایی ضعفهای شرکت شما یکی از اولین مراحل بهبود کسبوکار شماست. این ضعفهای شما را نمایان میکند و فرصتی برای معکوس کردن آنها فراهم میآورد.
- کشف فرصتها — این به شما کمک میکند تا فرصتهایی که در پیش رو دارید را کشف کنید. با استفاده از این، میتوانید برنامههای رشد استراتژیک خود را بر اساس قدرتها و ضعفهایتان تدوین کنید.
- شناسایی تهدیدهای بالقوه — این به شما کمک میکند تا تهدیدهای ممکن برای کسبوکار خود را تحلیل کنید و سپس تغییرات لازم را در سیاستهای کسبوکار و اقدامات ضروری انجام دهید. علاوه بر این، این امر به تهیه برنامههای مکمل یا جایگزین، برنامههای اضطراری و غیره تسهیل میکند.
هنگامی که از تحلیل SWOT برای برنامهریزی استفاده میکنید، عناصر مثبت را همسو میکنید تا از فرصتها بهرهبرداری کنید و شکافهای موجود در عناصر منفی که باید بهبود یابند یا مدیریت شوند را شناسایی کنید. استخراج نتایج از SWOT نیازمند یک جهش استراتژیک است، نگاهی به ارتباطات بین دستهها (به عنوان مثال، کجا یک قدرت به ما کمک میکند تا یک تهدید را کاهش دهیم) و همچنین نگاهی جامع به روندها.
نتیجهگیری
تحلیل صنعت به شرکتها کمک میکند تا وضعیت بازار را درک کنند که رقابتپذیری صنعت و هزینههای مرتبط با ورود و خروج از صنعت را نمایان میکند. این بهویژه در برنامهریزی استارتاپها و کسبوکارهای کوچک مفید است.
تحلیل جامع صنعت میتواند به صاحبان کسبوکارهای کوچک کمک کند تا استراتژیهای مؤثری تدوین کنند و از منابع محدود کسبوکارهای کوچک به بهترین نحو استفاده کنند. این کمک میکند تا مشخص شود که صنعت در کدام مرحله قرار دارد؛ آیا هنوز در حال رشد است، آیا جایی برای درآمد وجود دارد، یا آیا به نقطه اشباع رسیده است.
مقالات دیگر تحلیل استراتژیک
This post is also available in Deutsch, English, Español, Français, Bahasa Indonesia, 日本語, Polski, Portuguese, Ру́сский, Việt Nam, 简体中文 and 繁體中文.